زبان رساى اسلام بود و مبین شریعت مصطفى(صلّی الله علیه و آله)با سخنانى حکیمانه، منطقى استوار، علمى سرشار، برگزیده روزگار به شمار میآمد و ... بنده شایسته پروردگار.در سالهاى سیاهى که ابرهاى سلطه امویان، آسمان جهان اسلام را تاریک کرده بود و در سالهایى تیرهتر، که حکومت عباسیان، مسلمانان را به تیرگى نشانده بود. او خورشید مدینهی دین و دانش بود.در میان این دو فصل سیاه و سرد و ابرآلود، چند صباحى که خورشید وجودش از افق مکتب و مذهب تابید، اسلام و قرآن را جان بخشید.او آبیارى نهال حق کرد تا این بذر ایمان پا گرفت و در افق اندیشهها تابان شد.دین، به نام او زنده گشت. درخت علم، در بوستان کلامش رویید و به برگ و بار نشست. گلشن فضل، از چشمه دانش او سیراب شد. کتاب فقه، با (الفباى صادقى) نگاشته گشت.وقتى چشمه فضل و فقه و علم و کمال او مىجوشید، حسودان و عنودان، زبان به طعن مىگشودند و تیغ دشمنى بر مىکشیدند و پاى خصومت پیش مىگذاشتند. ولى... کدام دانشور را مىتوان شناخت و نام برد که از گنج دانش حضرت صادق علیه السلام بهره نبرده باشد؟
و کدام معلم را مىتوان یافت که به اندازه او، تربیت یافته در مکتب عترت داشته باشد؟حوزههاى علمیه، نقش شاگردى او را به سردرهاى خویش نوشتهاند.فقیهان دین مدار، خوشه چین حدیث و حکمت صادقىاند.آن چهار هزار گوش حکمت نیوش، که از زبان این حجت خدا حدیث مىشنیدند و آن چهار هزار زبان و قلم که به گفتن و نوشتن و ثبت و نشر حقایق دین از زبان او مىپرداختند، هر کدام منشورى بودند که آن نورهاى تابان را در رواق اندیشههاى بشرى مىتاباندند و آن معارف ناب و والا را از عرش بلند (علم لدنى) حضرتش، بر فرش کتابها و دفترها فرود میآوردند.خوشا به حال آن چهار هزار حکمت آموز محضرش!آنان، همچون نسیمى خوشبوى، از کوى معارف او گذشته، در پهنه قلمرو اسلام، جوهره دین را پخش مىکردند و "قال الصادق" گویان، کام تشنگان معرفت را عطر آگین مىساختند.عصرى بود که بدعت گذاران و دین ستیزان، در قالبهاى مختلف به تحریف چهره آیین محمدى(صلّی الله علیه و آله) مىپرداختند.امام صادق (صلّی الله علیه و آله) بود که خورشیدگون مىتابید و آن اوهام و خرافات و تحریفات را مىزدود.
درود بر سلسله نورانى راویان احادیث، آنان که حلقهاى از (تعبد) و (اطاعت) بر گردن داشتند و بر گرد (آل الله)، پروانهوار مىچرخیدند و خوشه چین محضر آن انوار تابناک مىشدند، تا جهان در ظلمت نماند و بشریت از این کوثر ناب و زلال، محروم نباشد.
ابان بن تغلبها، هشامها، مومن طاقها، جمیل بن دراجها، ابوبصیرها، زرارهها، سماعهها، عمار ساباطىها، جابربن حیانها، مفضلها، صفوانها و ... صدها ستاره فروزان، هر یک در فروغ گسترى مکتب امام صادق علیه السلام، نقشى عظیم داشتند و حاملان و وارثان و راویان و ناشران آن علوم بودند.سیراب شدگانى بودند از این زمزم جوشان!باده نوشانى بودند از این ساغر کوثرگون!آنان، کام دل را با حلاوت (مکتب عترت) آشنا ساخته بودند و از پیشوایان دین، به ویژه از صادق آل محمد، نه تنها علم، که عمل هم میآموختند و نه تنها دانش، که عصاره دین را از زبان او مىگرفتند. امروز، بام و در کشور ما، "صادقیه" است.
اینک، در کشور امام صادق (علیه السلام)، فرهنگ اهلبیت علیهم السلام، سارى و جارى است.
امروز، هر جا که شیعهاى است، جعفرى است. و هر جا که حوزهاى است، صادقى است! ...